توکل به خدا
هیئت محبان الزینب (امام رضا)
مذهبی و معنوی،سیاحتی و گردشگری
یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:, :: 12:0 :: نويسنده : سید ابوالقاسم قوامی

گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد و برمی گشت!

پرسیدند : چه می کنی ؟

پاسخ داد : در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم !

گفتند : حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است ! و این آب فایده ای ندارد!

گفت : شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ، اما آن هنگام که خداوند می پرسد : زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی؟

پاسخ میدم : هر آنچه از من بر می آمد!

دوستی نه در ازدحام روز گم می شود نه در سکوت شب ، اگر گم شد هرچه هست دوستی نیست...



موضوعات مرتبط: عکس - جوک .اس ام اس - پند های گرانبها - جملات زیبا -
برچسب‌ها: برچسب: گنجشک , داستانک , داستانک دوستی گنجشک , داستان کوتاه , داستان , ,


پيوندها



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 191
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 198
بازدید ماه : 965
بازدید کل : 134456
تعداد مطالب : 327
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1